خمينيسم (2)

مقدمه

«دوران حيات آيت الله خميني چنان مبهم و چنان مملو از اسطوره و هياهو بود كه همواره در مورد اجدادش، نام اصلي اش و تاريخ تولدش اختلاف نظر يا شك و ترديد وجود داشت. اما زماني كه فاتحانه در اول فوريه 1979 – بعداز 15 سال تبعيد – بازگشت، هيچ شكي درمورد اينكه كيست و براي سرزمين باستاني اش چه ميخواهد باقي نگذاشت … او سرسختانه به دنبال تعميم شكل خاص بنيادگرايي انقلابي در سرتاسر جهان غرب بود.»

(اعلاميه درگذشت آيت الله خميني، نيويورك تايمز، 4 ژوئن 1989)

برداشتها از خميني

تصوير خشن آيت الله خميني همچون فيلمهاي ترسناكي كه اوايل تابستان هر سال در آمريكا نمايش داده مي‌شوند خودآگاهي غرب را به لرزه درآورد. او در ابتدا با ظاهري شرارت‌بار و بيگانه حس حيرت، شيفتگي و بهت‌زدگي را برانگيخت. اما با گذشت ايام، تصوير ريش‌دار او رنگ تيرگي به خود گرفت و مي‌شد آن را با نمايش‌هاي ترسناك اشتباه گرفت. امروز و بعد از گذشت يك دهه، غرب نام او را، اگر بخواهد به خاطر بياورد، با «تعصب»، «راديكاليسم» و رايج‌تر از همه «بنيادگرايي ديني» تداعي مي‌كند. روزنامه‌نگاران غربي او را مترادف آتاويسم ديني مي‌دانند و در سرزمين‌هاي دورافتاده‌اي چون اسرائيل، نيجريه و اندونزي دنبال شخصيت‌هاي مشابه مي‌گردند.

(ادامه دارد)

پي‌نوشت: آتاويسم يعني گرايش به بازگشت به شكل آبا و اجدادي

Published in: on ژانویه 31, 2008 at 6:40 ق.ظ.  Comments (3)  

خمينيسم (1)

مدتي ميشه كه از اينترنت كتابي را دانلود كردم با عنوان خمينيسم نوشته ايرواند آبراهاميان. اين كتاب به نظرم بسيار جالب اومد. البته با توجه به شرايط خاصي كه تو اين مملكت داريم ترجمه و چاپ يك چنين كتابي امكان پذير نيست.

من قصدم اينه كه اين كتاب رو به آرامي ترجمه كنم و تو وبلاگم قرار بدم تا دوستان بتونند دست كم از اين طريق با مطالب اين كتاب آشنا بشوند. البته ترجمه يك متن هيچگاه نشاندهندة توافق مترجم با تمام نظرات نويسنده نيست. شايد در برخي موارد مترجم با نويسنده هم نظر نباشد اما اصل امانت داري حكم بر ترجمه دقيق تمام متن ميكند و مترجم هيچگاه اجازه سانسور مطالب را ندارد.

از آقاي آبراهاميان هم بايد عذرخواهي كنم به خاطر اينكه كتاب ايشان را بدون اجازه شان ترجمه و همزمان منتشر ميكنم. ولي به اعتقادم اين كتاب به حدي ارزشمند است كه شايد بشود اين گناه را بخشيد.

از همه دوستان هم تقاضا دارم با گذاشتن كامنت مرا در امر ترجمه هر چه بهتر اين متن ياري كنند و از اين طريق نيز انگيزه هاي لازم براي ادامه كار را فراهم كنند.

Published in: on ژانویه 31, 2008 at 6:33 ق.ظ.  Comments (4)  

قضيه برق و سد

يه سوالي اخيرا برام پيش اومده. چند وقتيه كه تو تبليغات تلويزيون ميگند 90 درصد برق كشور از نيروگاههاي حرارتي توليد ميشه و اين نيروگاهها هم سوخت استفاده ميكنند. اگه مردم در مصرف برق صرفه جويي كنند انگار كه در مصرف سوخت صرفه جويي كردند. حالا سوال اينجاست. ما اين همه سد ساختيم و تبليغاتشو كرديم كه حالا برق رو از نيروگاههاي حرارتي توليد كنيم؟ اين چه حكمتي داره نميفهمم. البته در اينكه ميشه از اين سدها در آبياري مزارع استفاده كرد شكي نيست. ولي آيا ما هنوز اين توانايي رو نداريم كه تاسيسات لازم براي توليد برق رو هم نصب كنيم (البته با توجه به اين همه ادعايي كه داريم)؟ البته يه احتمال هم اين هستش كه با اين كار فرصت چندتا افتتاح ديگه رو به دست ميارند. بهرحال واقعا خيلي پيشرفت كرديم و خبر نداريم. كاش اين كتاب قلعه حيوانات نوشته جورج اورول رو نخونده بودم. من كه ديگه واقعا نميتونم تشخيص بدم خوك كدومه و آدم كدوم؟

Published in: on ژانویه 31, 2008 at 4:57 ق.ظ.  Comments (1)  

شمار تلفات روميها تنها دو دو جنگ با ايران (زمان شاپور دوم)

 
گزارش رسمي جنگهاي روم وايران در سالهاي 348 و 350 ميلادي (دوران حكومت شاپور دوم معروف به ذوالاكتاف) كه به تاريخ 20 اكتبر 351 از سوي ارتش روم تكميل و به تاريخ هفتم ژوئيه سال 352 به امضاي كنستانتينوس دوم امپراتور وقت رسيده و براي اطلاع سناي روم ارسال شده و سپس در آرشيو دولتي روم قرار گرفته و اينك در آرشيو واتيكان نگهداري مي شود ارقام تلفات (كشتگان) ارتش روم را به اين شرح نشان مي دهد:
جنگ سال 348 (جنگ يكم) : پنجاه هزار و 231 كشته
جنگ سال 351 (جنگ دوم) : 39 هزار و 12 تن كشته
تاريخها پس از احتساب با تقويم تازه ميلادي، از سوي كيوريتور آرشيو اصلاح شده اند. هردو جنگ را رومي ها آغاز كرده بودند كه شكست خوردند. مجسم كنيد كه اگر قدرتي به نام ايران وجود نداشت كه در برابر جاه طلبي رومي ها بايستد مشرق زمين با چه بدبختي رو به رو مي شد ــ همان بدبختي كه در غياب قدرتي چون ايران از اوايل قرن نوزدهم تا كنون (به استثناي چند دهه اي كه قدرت شوروي وجود داشت) بر سرش آمده است. شرق بايد مديون مردان ايران باشد که در خون حود غلطيدند و قرنها آزادي و شئون آنان را حفظ کردند.
منبع: گروه ادبستان كاوه
Published in: on ژانویه 10, 2008 at 7:23 ق.ظ.  Comments (3)  

داستان ساده يك زن

دختركي را در 14 سالگي به شوهر مي دهند؛

ميوه ايست نوررس كه شوهر بزرگسال آن را گاز ميزند؛

زن دو فرزند به دنيا ميآورد؛

پس از دو زايمان، زن ميشود دستمال كهنه آشپزخانه؛

مرد نابكار هر روز زني بيگانه را به خانه ميآورد و در پيش چشمان زن، هرزگي ها ميكند!

زن سرانجام روزي به خشم ميآيد و نامرد را با زني – كه به بهاي ده هزار تومان به بستر شوهر خزيده – غافلگير ميكند و شوهر را با ضربات چاقو به قتل ميرساند!

زن دستگير ميشود و راهي زندان؛ و به مرگ محكوم!

فريادها به جايي نميرسد و حكومت اسلامي زن 27 ساله (راحله زماني) را پس از گذراندن چند سال زندان، با داشتن 2 فرزند خردسال، (بي آنكه بتواند براي آخرين بار آنها را ببيند!) اعدام ميكند!!!

مقصر كيست؟

منبع: گروه ادبستان كاوه

Published in: on ژانویه 6, 2008 at 5:04 ق.ظ.  Comments (4)