متن زير توسط يكي از دوستان برايم ايميل شده كه با كسب اجازه از نويسنده آن به دليل ارزش بسيار زيادي كه دارد جهت مطالعه خوانندگان در وبلاگ قرار ميدهم.
روز سهشنبه آقاي محمود احمدينژاد رئيس جمهوري اسلامي ايران و روز چهارشنبه آقاي ون جيابو نخست وزير چين در مجمع عمومي سازمان ملل متحد سخنراني كردند.
ون جيابو نخست وزير چين، دهها رهبر و نماينده حاضر در مجمع عمومي را مخاطب قرار داده چنين ميگويد: «رقم توليد ناخالص ملي چين در زمره بالاترين اقتصادهاي جهان است، بااينحال، رتبه توليد ناخالص سرانه ما كمتر از يكصد كشور ديگر است. دهها ميليون چيني فاقد غذا و لباس كافياند. چين هنوز يك كشور در حال توسعه است. سطح پايين توليد، كمبود منابع، انرژي و پيامدهاي زيست محيطي تداوم روند توسعه را محدود ميكند».
كمي انصاف داشته باشيد ! شما مشغول مطالعه نطق رهبران دو كشور از قاره آسيا هستيد. كشور نخست، جمهوري خلق چين نام دارد؛ كشوري كه فقط سال گذشته 800 ميليارد دلار سرمايهگذاري مستقيم خارجي جذب كرده است. سهم اقتصاد چين از سرمايهگذاري مستقيم خارجي 126 برابر جمهوري اسلامي ايران است. چين كه جاي خود دارد، سهم جمهوري تركيه 17 برابر ايران است.
عنوان نطق نخست وزير «يك چين متعهد به اصلاحات، گشايش و توسعه صلحآميز» است. اصلاحات و توسعه اقتصادي دو كليدواژه نطق نخست وزير چين است. در نطق بسيار كوتاه آقاي جيابو، واژه توسعه 17 بار و واژه اصلاحات هشت بار تكرار شده است. نخست وزير چين زيربناي رشد اقتصادي چين را دو واژه و تنها دو واژه ميداند: «اصلاحات و گشايش».
اجازه دهيد سخنراني رئيس جمهوري اسلامي ايران را مرور كنيم؛ اولا: محمود احمدينژاد تقريبا دو برابر و نيم نخست وزير چين سخن گفته است. ثانيا: آقاي احمدينژاد 35 بار كلمه «خدا» را ذكر كرده و 40 بار به واژه «خدا» ارجاع داده است. نخست وزير چين، بزرگترين دارنده ذخاير ارزي در جهان، سرزمين خود را كشوري در حال توسعه ميخواند كه دهها ميليون نفر از مردمش با فقر و گرسنگي دست به گريباناند و محمود احمدينژاد كشوري كه حتي توان تامين برق پايتخت خود را ندارد، كشور ايران را «extremely and very developed and powerful country» ميخواند. من گمان نميبرم اين سخنان سخيف و مضحك براي خنداندن ديگران باشد. باور كنيد اعتياد به خودفريبي مهلكترين نوع اعتياد است.
نخست وزير چين، يك كلمه و حتي يك كلمه، از تخاصم و تهديد نام نبرد؛ در نطق او واژههاي صلح، اقتصاد جهاني، توسعه، همكاري و مشاركت بارها و بارها تكرار شد. كلمه به كلمه نطق وي درباره اقتصاد جهاني و تاثير آن بر رشد چين و ديگر كشورهاي در حال توسعه است. در مقابل رئيس جمهور ايران نطق خود را با آرزوي سلامتي براي امام مهدي شروع ميكند و بلافاصله فوران واژههايي نظير قتل، آدمكشي و نفرت آغاز ميشود.
نخست وزير چين در نطق 1400 كلمهاي خود 35 بار واژه چين را به كار برد.
رئيس جمهور ايران در سخنراني 3200 كلمهاي خود فقط 5 بار از كلمه «ايران» استفاده كرد كه چهار بار آن تنها در يك پاراگراف براي توصيف فشار آژانس بين المللي انرژي هستهاي و حمايت مردم از انرژي هستهاي احمدينژاد است، يعني تنها جايي كه او نيازمند نمايش كاذب حمايت ملي است. آيا نبايد نتيجه گرفت كه رئيس جمهور ايران از بردن نام كشورش بيزار است؟ درست به همين دليل تنها شش بار از ايرانيان ياد ميكند و باز هم براي توصيف حمايت ايشان از برنامه هستهاي و ديگر هيچ. 3200 كلمه و تنها يك بار ذكر نام ايران، و آن هم به دليل موضوع انرژي هستهاي.
دومين واژه سخنراني نخست وزير چين «چين» است، ميدانيد اولين استفاده از واژه «ايران» چندمين لغت سخنراني آقاي احمدينژاد است ـ واژه شماره 1810 او. و ميدانيد واژه «فلسطين» چندمين واژه است؟ 157 امين واژه. و ميدانيد دردآورترين بخش داستان كجاست؟ آنجا كه همه رهبران سخنران مجمع عمومي، در نخستين دقيقه نطق با افتخار نام سرزمين خود را بردند، مانند رهبر چين. اما اين محمود احمدينژاد بود كه به عنوان تنها موجود حاضر در جلسه 3200 واژه غريب و غيرمعمول را بر زبان راند تا از تلفظ نام كشور خويش فرار كند.
نخست وزير چين حتي از يك كشور ديگر جهان به جز چين نام نبرد، رئيس جمهور ايران، فردي كه تنها 5 بار از كشور خودش نام برده است، 6 بار واژه فلسطين، 4 بار عراق، 2 بار افغانستان و لبنان و شش بار صهيونيسم را به كار برد. او حتي به اين بسنده نكرد و سراغ گرجستان و آبخازياي جنوبي رفت و سري هم به آفريقا زد و درباره استعمار آفريقا، آمريكاي لاتين و كشورهاي آسيايي سخن گفت. اما تنها از يك واژه مثل طاعون گريخت: ايران. و شرمگينانه بايد گفت كه تنها يك موضوع در سخنان احمدينژاد نيامد: ايران، مردم ايران، وضعيت مردم ايران و سرنوشت مردم ايران.